در قرآن کسانی که توسط حضرت داوود(ع) و حضرت عیسی(ع) مورد لعن قرار گرفته و کافر هستند بنیاسرائیل و یهود بوده است و در زیارت مطلقه امام حسین(ع) نیز آمده است: وَ اَشْهَدُ اَنَّ الَّذینَ سَفَکُوا دَمَکَ، وَ اسْتَحَلُّوا حُرْمَتَکَ، مَلْعُونُونَ مُعَذَّبُونَ عَلی لِسانِ داوُدَ وَ عیسَی بْنِ مَرْیمَ، ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یعْتَدُونَ. (کامل الزیارات، باب ۷۹، صفحه ۲۰۸، حدیث ۶) «و گواهی میدهم که حقا آنان که خونت را ریختند و حرمت تو را از بین بردند ملعونند و معذب هستند بر زبان داوود و عیسیبن مریم و این بهخاطر آن گناهی است که کردند و مردمی تجاوزکار بودند.» نیز نشان از آن دارد که مهرههای چیده شده در واقعه عاشورا، یهود بوده است. در سخنرانی که امام حسین(ع) روز عاشورا داشتند که البته در ابتدا دشمنان ساکت نمیشدند تا ایشان صحبت کنند؛ اما پس از آنکه سکوت در لشکر مقابل حاکم میشود حضرت میفرمایند بین ما و شما دشمن مشترکی است. سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که منظور امام از دشمن مشترک کیست؟ آیا دشمن مشترک همان یهودی است که قرآن بهعنوان شدیدترین دشمن معرفی کرده است؟ ظاهر سخنهای سیدالشهدا(ع) اشاره به دشمنی دارد که در شام مستقر است، چون میان کوفه و حوزه علمیه آن زمان کوفه و حکومت بنیامیه که در شام مستقر بود دشمنی وجود داشت، اما اوصافی که حضرت در خصوص دشمن مشترک بیان میکنند حاکی از آن بوده قدرتی که در شام مستقر است یا یهودی بوده یا تحت سلطه یهود قرار داشته است.امام حسین(ع) درباره ویژگیهای دشمن مشترک میفرمایند: گنهکارند، تحریفکنندگان کتاب و سنت هستند و کسانی هستند که دست به قتل انبیا و اوصیا زدهاند. این صفات همان صفتهایی هستند که در قرآن برای یهود ذکر شده است. در قرآن تنها قومی که با صفت تحریفگری معرفی شدهاند و در طول تاریخ سابقه قتل انبیا و اوصیا را دارند یهود هستند و در سوره بقره آیه ۸۷ نیز آمده است: اَفَکُلَّما جاءَکُم رَسولٌ بِما لاتَهوی اَنْفُسَکُمُ استَکبَرتُم فَفَریقاً کَذَّبتُم و فَریقاً تَقتُلونَ «پس چرا هرگاه پیامبری آنچه را برای شما آورد و نفوستان آنها را ناخوش داشت تکبر ورزیدید؟ پس گروهی [از پیامبران] را تکذیب نموده و گروهی را میکشتید!» در آیه ۱۴۶ سوره بقره نیز آمده است: الَّذِینَ آتَیناهُمُ الْکِتابَ یعْرِفُونَهُ کَما یعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ وَ إِنَّ فَرِیقاً مِنْهُمْ لَیکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ یعْلَمُونَ «یعنی گروهی که ما بر آنها کتاب فرستادیم، او را به خوبی میشناسند همانگونه که فرزندان خود را و لکن گروهی از آنان (از راه عناد) حق را کتمان میکنند در صورتی که علم به آن دارند.» این آیه در زمان تغییر قبله نازل شده است که نشان میدهد یهودیها از ابتدا نیت براندازی پیامبر(ص) و دین اسلام را داشتند و سعی در کتمان آن میکردند. این موضوع در زمینه اوصیای پیامبر نیز تداوم داشته است. بهطوری که میبینیم ضلع اصلی واقعه عاشورا یهود است. ما در امتداد یک خط تاریخی قرار داریم؛ امتداد خط تقابل حق و باطل. مهمترین تقابل حق و باطل که در زمان پیامبر اکرم(ص) تجلی پیدا میکند، مقابله جریان یهود با اسلام است. آنها بهدنبال خاتمه دادن جریان تحقق حاکمیت جهانی اسلام ناب بوده و هستند. آنچه کار را پیچیده و سخت میکند این است که یهود با چهره خودش نمیآید و تغییر چهره میدهد و خودش را به خودی تبدیل میکند و این موضوعی است که باید به آن به شکل دقیقتری پرداخته و به واقعیت اثبات شود.
حجتالاسلام مهدی طائب - استاد حوزه و دانشگاه